یکی از دوستانش با دون خوان آشنا شد.
کاستاندا از حدود سال 1960 تا 1980 پیش دون خوان آموزش می دید. دون خوان ابتدا به او گفت:
راه سالکان اصلی ربطی به استفاده از گیاهان توهم زا ندارد؛ ولی چون تو یک غربی غیر آشنا به این مسائل هستی اول از این گیاهان شروع می کنیم! در حالی که یک سالک اصیل نیازی به تاتوره و سکالتیو (دو نوع گیاه توهم زا) ندارد و راه را به کمک دل انتخاب می کند.
گیاهان توهم زا گیاهانی هستند که توسط سرخ پوستان سو نورای مکزیک مصرف می شوند و اثرات عجیب و غریبی روی شخص می گذارند. مثلاً قدرت های شنوایی یا بینایی عجیبی به او می دهند و چیزهایی مثل این. از زندگی خود دون خوان اطلاعات زیادی نداریم. علت کم اطلاعی ما از زندگی او شاید این باشد که او اجازه نمی داد کاستاندا عکسی از او بردارد یا صدایش را ضبط کند.
کاستاندا از طریق او با دون خونارو هم آشنا شد که از دوستان نزدیک دون خوان بود.
معروف است که دون خوان جادوگر بوده و از گفته های کاستاندا هم چنین چیزی برمی آید؛ اما خودش می گفته: کار من جادوگری نیست؛ جادوگری گام نهادن در کوچه ی بن بست است.
کلمنت میهان پرفسور مردم شناسی دانشگاه لوس آنجلس که بر کار کاستاندا نظارت داشت درباره این شمن سرخپوست چنین می گوید:
«یکی از دلایلی که به عنوان شخصی مطلع از او ایراد می گیرند اینست که او خودش فردی بی همتاست.
او در واقع عضو هیچ جامعه قبیله ای نیست. والدینش نیز عضو هیچ گروه قومی نبوده اند.
بدین سان او مدتی بین سرخپوستان کالیفرنیا و مدتی در میان سرخپوستان مکزیک زیسته است.
او یاکی خالص نیست